ترجمه مقاله

دیر بردان

لغت‌نامه دهخدا

دیر بردان . [ دَ رِ ؟ ] (اِخ ) ابن حوقل نویسد راه زاور که قریه ٔ آبادی است ... و از حدود کرمان است به کوجوی یک منزل است و کوجوی جایی است با چشمه ای کم آب ... و از آنجا تا دیر بردان به منزلی که حوضی پر از آب باران دارد یک منزل است و در آن بنایی نیست . (صورةالارض ابن حوقل چ بنیاد فرهنگ ایران ص 145).
ترجمه مقاله