ترجمه مقاله

دیر کشیدن

لغت‌نامه دهخدا

دیر کشیدن . [ ک َ / ک ِ دَ ] (مص مرکب ) امتداد. به درازا کشیدن . ادامه یافتن . زمان بسیار گرفتن ؛ صحبت آن دودیر کشید. (یادداشت مؤلف ) : دیگر روز با من خالی داشت این خلوت دیری بکشید. (تاریخ بیهقی ).
ترجمه مقاله