ترجمه مقاله

دیش

لغت‌نامه دهخدا

دیش . (اِخ ) الدیش . از بطن هون الدیش اند و ایشان معروف به بنوالدیش بن ملیح بن الهون باشند و قبیله ٔ عضد والدیش را قارة گویند. ابو عبید گوید وجه تسمیه ٔ ایشان به قارة بدان سبب است که شداخ لیثی خواست که ایشان را در بطن کنانه متفرق سازد لذا گفتند که دعونا قارة لانتفرق . و از اینجا است که قارة خوانده شدند. (از صبح الاعشی ج 1 ص 349). و رجوع به ماده ٔ دیش در تاج العروس شود.
ترجمه مقاله