ترجمه مقاله

دیماس

لغت‌نامه دهخدا

دیماس . [ دَ / دی ] (اِخ ) شهری در نزدیکی دمشق . (از اقرب الموارد). یاقوت می نویسد موضعی است در وسط عسقلان مکانی است مرتفع و مشرف برعسقلان نزدیک مسجد جامع و ابوالحسن محمدبن عمربن عبدالعزیز دیماسی بدان منسوب است . (از معجم البلدان ).
ترجمه مقاله