ترجمه مقاله

دین داشتن

لغت‌نامه دهخدا

دین داشتن . [ ت َ ] (مص مرکب ) متدین بودن :
سخن از مردم دیندار شنو و آن را
که ندارد دین منگر سوی دینارش .

ناصرخسرو.


ترجمه مقاله