ترجمه مقاله

د

لغت‌نامه دهخدا

د. [ دِ ] (با کسره ٔ ممتده ) (صوت ، ق ) در تداول خانگی حرف تعجب است به معنی واقعاً؟ و آیا راست است ؟ و آیا راستی چنین است ؟ و آیا راستی چنین بود؟ || در تداول عوام حرف استفهام تعجبی انکاری است مانند دِهَه ! || (در تداول عامه ) چرا چنین کنی ! || در تداول عوام . زود باش . چرا دیر کنی : دِ بیا. دِ برو. || آخر. پس : دِ بیا. دِ برو. دِ بنشین . دِ بخور، دِ یااﷲ. دِ هرّی .
گفته ای گر بروم ترسم از این غصه بمیرم .
دِ... م دِ... م . || در مثالهای زیرین و نظایر آن «دِ» علامت مداومت در عمل است :
سر طناب را گرفت و دِ بکش .
راه صحرا را پیش گرفت دِ برو.
چوب را برداشت و دِ بزن .
قاشق را برداشت و دِ بخور.
کفشهایش را پاش کرد و دِ بدو.
پولها را برداشت و دِدرّو (یا دِ ورمال ).
شمشیرش را کشید و دِ بکش .
دِ بشین دِ بشین تا صبح شد.
ترجمه مقاله