ترجمه مقاله

ذرة

لغت‌نامه دهخدا

ذرة. [ ذَ رَ ] (اِخ ) یاقوت گوید: عرّام بن الأصبغ السلمی گفت : سپس ، ذَرَة به خلص آرة پیوندد. و آن (یعنی ذَرَة) کوههای بسیار و بهم پیوسته است پست ، نه بلند و بر سر آن قریه ها و مزرعه هاست بنی الحارث بن بهثةبن سلیم را و کشت آن اعذاء باشد یعنی دیم و خود آنان اعذاء را عثری گویندیعنی بی آب و بدانجا مدرهای (تل های خاکی ؟) مخروط است و چشمه ها در سنگ که بردن آن به اراضی و مشروب کردن زمینها ممکن نباشد. و از جمله ٔ درختان ذَرَه ، عفار وقرظ و طلح است و نیز درخت کنار بدانجا بسیار بود.
ترجمه مقاله