ترجمه مقاله

ذرور

لغت‌نامه دهخدا

ذرور. [ ذُ ] (ع مص ) برآمدن آفتاب . دمیدن خورشید. دمیدن صبح . طالع شدن روز. طلوع . برآمدن آفتاب وماه و ستاره . (زوزنی ). || ذرور لحم ؛ نزاری و لاغری گوشت . (از اقرب الموارد). || لرزانی گوشت از لاغری . تشنّج لحم . تَخدَّدُ لحم . (از اقرب الموارد). || پاشیدن داروهای پراکندنی و پاشیدنی بر جراحت و قرحه : ینفع [ الاَّبنوس ] حرق النار ذروراً. (ابن البیطار). || دمیدن گیاه .
ترجمه مقاله