ترجمه مقاله

ذریحی

لغت‌نامه دهخدا

ذریحی . [ ذَ حی ی ی ] (ع ص ) احمر ذریحی ؛ سرخی سرخ . سرخ سیر. احمر قانی . || ارغوانی . ارجوانی : احمرٌ ذریحی . || منسوب به ذرّیح ، فحل معروف از شتران که اشتران نجیب را بدو نسبت کنند.
ترجمه مقاله