ترجمه مقاله

ذمیة

لغت‌نامه دهخدا

ذمیة. [ ذَ م ْمی ی َ ] (اِخ ) مؤلف کشاف اصطلاحات الفنون آرد: بفتح ذال مُعجمه با یاء نسبت گروهی از غُلاة شیعه . و از آنرو بدین لقب ملقّب شده اند که پیمبر اسلام را نکوهش کنند و گویند که خدای تعالی علی بن ابیطالب است . و او پیمبر را برانگیخت که مردم را بقبول الوهیت خود دعوت کند پیمبر نسبت به علی خیانت ورزید و خلق را بسوی خویش خواند. برخی از این گروه بخدائی علی و پیغمبر هردو قائل باشند و بین آنان در تقدیم بین محمد و علی صلواةاﷲ علیهما خلاف است پاره ای از آنها علی را در احکام الهیه مقدّم بر محمد میشمارند. و بعضی دیگر محمدرا بر علی مقدم میدارند. و جماعتی از آنان نیز خمسه ٔ طیبه ٔ آل عبا را من حیث المجموع خدای شناسند و زعم آنان بر این است که هر پنج نفر در حکم یک تن باشند. ومیگویند روح در آنها بالسویه حلول کرده و هیچیک از این پنج تن را ترجیحی بر دیگری نیست . و نام حضرت فاطمه را ابداً در میان نیاورند. تا از وصمت تأنیث تحاشی کرده باشند. چنانچه در شرح مواقف بیان شده . از اینرو این گروه بدون شک و ریب از جمله ٔ کفّار هستند.
ترجمه مقاله