ترجمه مقاله

ذوالعنق

لغت‌نامه دهخدا

ذوالعنق . [ ذُل ْ ع ُ ن ُ ] (اِخ ) شاعری از بنوجذام . || لقب خویلدبن هلال بن عامربن عابدبن کلب بجلی . قاله الأبرم . (از حاشیه ٔ المرصع خطی ). و پسر او حجاج بن ذی العنق جاهلی است و رئیس بوده است . (منتهی الارب ). || لقب یزیدبن عامربن ملوّح . ذکره ابن الکلبی . (حاشیه ٔ المرصع).
ترجمه مقاله