ترجمه مقاله

ذوالقرن

لغت‌نامه دهخدا

ذوالقرن . [ ذُل ْ ق َ ] (ع اِ مرکب )نام نوعی ماهی است . (کتاب البلدان ابن الفقیه ). قوقی . ختو. زال . ماهی زال . حریش . هرمیس نوعی پستاندار دریائی از راسته ٔ قطاس ها که طولش تا 4 متر می رسد یکی از دندانهای نیش جنس نر این حیوان رشد بسیار یافته و بموازات طول بدن حیوان ازدهان خارج میشود (حدود 3 متر) و مانند شاخی دراز و افقی در جلوی سر قرار دارد و عضو دفاعی حیوان است .
جریش البحر. کرکدن البحر. (کتاب البلدان ابن الفقیه ) و قدما می گفتند که چون استخوان او کسی با خود دارد اگر سمی بمجلس درآرند آن استخوان جنبیدن گیرد.
ترجمه مقاله