ترجمه مقاله

ذوبان

لغت‌نامه دهخدا

ذوبان . [ ذَ وَ ] (ع مص ) آب شدن . ذوب . گداختن . (دهار). گداخته شدن . (تاج المصادر بیهقی ). گداز. گدازش . (مهذب الاسماء). || ذوبان شمس . سخت گرم شدن آفتاب . || ذبول . || بی قراری . (غیاث ). || واجب شدن حق . (تاج المصادربیهقی ).
ترجمه مقاله