ترجمه مقاله

ذکر

لغت‌نامه دهخدا

ذکر. [ ذَ ک َ ] (ع اِ) ضدّ انثی . و جمع آن ذکور است . و عضو مخصوص را نیز نامند و جمع آن مذاکیر است . و این جمع برخلاف قیاس می باشد. || (ص ) قوی . شجاع . شهم . || ابی ّالأنف . || مطر ذکر؛ بارانی شدید. وابل . || ذکر از قول ؛ گفتار صلب و متین و همچنین است شعر ذکر؛ یعنی شعر محکم و قرص . || سیف ٌ ذکر؛ شمشیری آبدار. || و در صفت بقول ، آنچه درشت و تلخ باشد. || و در صفت نخل ، آنکه ثمر ندهد.
ترجمه مقاله