ترجمه مقاله

ذی حق

لغت‌نامه دهخدا

ذی حق . [ ح َق ق ] (ع ص مرکب ) صاحب حق . سزاوار. محق ِ. || برحق . مقابل مبطل : ذی حق بودن در ادعائی یا نبودن .
ترجمه مقاله