ترجمه مقاله

راحتی

لغت‌نامه دهخدا

راحتی . (ح َ) (حامص ) (مأخوذ از راحت عرب و یاء مصدری متداول در زبان فارسی ) آسایش . (آنندراج ).
- کفش راحتی ؛ دم پایی .
|| طشت متوضا. (آنندراج ). || چراغی است که پایه ها دارد وآن را چراغپایه ٔ راحتی گویند. (آنندراج ).
ترجمه مقاله