ترجمه مقاله

راحت پذیر

لغت‌نامه دهخدا

راحت پذیر. [ ح َ پ َ ] (نف مرکب ) آرام گیر. (آنندراج ). پذیرنده ٔ راحت . آسایش پذیر :
چون ز دست راد تو خلق جهان در راحتند
دست خود بر پای خود نه تا شود راحت پذیر.

سوزنی .


ترجمه مقاله