ترجمه مقاله

راستینی

لغت‌نامه دهخدا

راستینی . (ص نسبی ) حقیقی . واقعی . و القولنج بالحقیقة هو اسم لما کان السبب فیه بالامعاء الغلاظ قولون ... و ان کان فی الامعاء الدقاق فالاسم المخصوص به بحسب المتعارف الصحیح . (قانون ابن سینا ص 232) : و کیلوس اندر جگر پخته شود و غذا راستینی شود و غذاء راستینی خون است . (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). نضج راستینی جز دلیل سلامت نباشد و هر وقت که اثر نضج راستینی پدید آید بدان مقدار اندر بیماری امیدواری پدید آید و هرگز نشان نضج راستینی با نشانهای مرگ بیک جا نباشد. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). و بدین سبب قولنج راستینی آن را گویند که در این روده [ قولون ] افتد وقولنج راستینی پنج نوعست ... (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ).
ترجمه مقاله