ترجمه مقاله

راست طبع

لغت‌نامه دهخدا

راست طبع. [ طَ ] (ص مرکب ) که طبعی معتدل دارد. روان طبع. خوش ذوق .خوش سلیقه . مقابل کژطبع. اهل دل و حال :
مرا یکدم از دست نگذاشتی
که با راست طبعان سری داشتی .

(بوستان ).


چون جاه و جلال و حسن و رنگ آمد و بو
آخر دل آدمی نه سنگست و نه رو
آن کس که نه راست طبع باشد نه نکو
نه عاشق کس بود نه کس عاشق او.

سعدی .


ترجمه مقاله