ترجمه مقاله

راست گمان

لغت‌نامه دهخدا

راست گمان . [ گ ُ ] (ص مرکب ) کسی که ظن ِّ به راستی و درستی کند. کسی که گمانش از روی راستی و حسن نیت باشد. مقابل کژاندیش و بدگمان . مُحدث ؛راست گمان . (منتهی الارب ). || آنکه وقوع کاری را پیشگویی کند. قد کان فی الامم محدثون فَان یَکن فی اُمَتی فعمربن الخطاب . (حدیث ، از منتهی الارب ).
ترجمه مقاله