ترجمه مقاله

رامزپاشا

لغت‌نامه دهخدا

رامزپاشا.[ م ِ ] (اِخ ) عبداﷲ رامز پاشا، از وزراء و گویندگان عهد سلطان محمودخان دوم بود. در سال 1189 هَ . ق . بهمراهی پدرش باسلامبول عزیمت کرد و بتحصیل دانش پرداخت . در سال 1213 هَ . ق . بسمت قاضی لشکر بمصر روانه شد. و پس از آن بنظارت اداره ٔ مهندسی و خزانه داری و ذیحسابی کل سپاه منصوب گشت . در جریان حادثه ٔ سال 1222به قواله تبعید ولی پیش از ورود به فلبه بوسیله ٔ نماینده ٔ علمدار مصطفی پاشا آزاد گردید و بحضور مصطفی پاشا وزیر فرستاده شد و با بازگشت به اسلامبول برتبه ٔ وزیر و مشاور مخصوص تعیین گشت و بدرجه ٔ کاپیتان پاشایی رسید. در انقلاب نیچری که بضدیت با او صورت گرفت ناچار متواری شد و در روسجق در خانه ٔ کدخدای علمدار پنهان گردید. در سال 1226 موقع بازگشت از راه طونه بوسیله ٔ سپاهیان خورشیدپاشا صدراعظم کشته و در قلعه ٔ یرکوکی (زردک ) بخاک سپرده شد. او از گویندگان و ادبای معروف و منسوب به طریق مولانا بود. بیت زیر از اوست :
یوری وار مرغ دل زارکی یک توت رامز
یوقسه صیده سوز یلور غزه سی غمازسکا.

(از قاموس الاعلام ترکی ج 3).


ترجمه مقاله