ترجمه مقاله

رامیان

لغت‌نامه دهخدا

رامیان . (اِخ ) از بلوکات استرآباد (گرگان ) است که دارای 34 آبادی و 9 فرسخ مساحت میباشد. مرکز آن رامیان و حدود آن بشرح زیر است : از شمال به صحرای ترکمن و حاجی لر، از جنوب بکوهستان شاهرود و بسطام و از خاور به فندرسک محدود است . جمعیت تقریبی بلوک 8445تن میباشد. (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 310). دیه های رامیان عبارتند از: گل چشمه (سابقاً دره ویه نامیده میشده ) اسپرنجان ، جوزچال ، کبودچشمه ، خاندوز، کومیان ،لیرو، میرمحله ، نرگس چال ، نوده اسماعیل خان «118» (نوده میر سعداﷲخان ) (نوده علی نقی خان )، پاقلعه ، پلرم رامیان (در ناحیه ای که محصور بدو تپه ٔ مستور از جنگل است بنام کوه خوش ییلاق )، زری ، سیدکلا، سوخته سرا، توران ، وطن . کوههای رامیان عبارتند از: آسمیان که قلعه ٔ پوران درآنجاست ، نیلاکوه در جنوب چکور. در میان ایندو محلی است که تپه ٔ تخت رستم در آنجاست ؛ این کوه گاهی ماران کوه و ایلان کوه خوانده میشود. قلعه ٔ ماران ، در میان چمنزاری واقع است و راه باریکی که بآنجا منتهی میشود در مقابل مهاجمان به آسانی قابل دفاع است . (از ترجمه ٔ سفرنامه ٔ مازندان و استرآباد رابینو ص 171).
ترجمه مقاله