رامیتنی
لغتنامه دهخدا
رامیتنی . [ ت َ ] (اِخ ) خواجه علی رامیتنی که او را خواجه ٔ عزیزان گویند و از اکابر نقشبندیه بوده و در اوایل حال نساجی میکرده چنانکه خود گفته :
خواهی که بحق رسی بیارام ای تن
وندر طلب دوست بیارآن می تن
خواهی مدد از روح عزیزان یابی
پا از سر خود سازبیا رامیتن .
آخر از بخارا بخوارزم رفته و مسکن گرفته تا درگذشته در سفارت خیوه مزارش در اورگنج خوارزم زیارت شده رحمه اﷲ. مولوی معنوی در باب اوگفته :
گرنه علم حال فوق قال بودی کی شدی
بنده اعیان بخارا خواجه ٔ نساج را.
(از شعوری ج 2 ورق 11) (آنندراج ) (از انجمن آرا). استاد بدیعالزمان فروزانفر در حواشی و تعلیقات فیه مافیه پس از بحثی گوید: جامی در نفحات الانس در ذیل شرح حال خواجه علی رامیتنی از خلفاء خواجه عبدالخالق عجدوانی که نقشبندیان در کتب خود وی را بعنوان «حضرت عزیزان » یاد می کنند گوید: و ایشان را مقامات عالیه و کرامات ظاهره بسیار بوده و بصنعت بافندگی مشغول میبوده اند و این فقیر از بعضی اکابر چنین استماع دارد که اشارت بایشان است آنچه مولانا جلال الدین رومی قدس سره درغزلیات خود فرموده است : گرنه علم حال ... وفات خواجه علی رامیتنی بنص صاحب رشحات که در ضمن شرح حال فرزندوی خواجه ابراهیم آمده بسال 715 یا 721 هَ . ق . بوده است . (از فیه مافیه حواشی و تعلیقات ص 308). و رجوع به رامیتن در همین لغت نامه شود.
خواهی که بحق رسی بیارام ای تن
وندر طلب دوست بیارآن می تن
خواهی مدد از روح عزیزان یابی
پا از سر خود سازبیا رامیتن .
آخر از بخارا بخوارزم رفته و مسکن گرفته تا درگذشته در سفارت خیوه مزارش در اورگنج خوارزم زیارت شده رحمه اﷲ. مولوی معنوی در باب اوگفته :
گرنه علم حال فوق قال بودی کی شدی
بنده اعیان بخارا خواجه ٔ نساج را.
(از شعوری ج 2 ورق 11) (آنندراج ) (از انجمن آرا). استاد بدیعالزمان فروزانفر در حواشی و تعلیقات فیه مافیه پس از بحثی گوید: جامی در نفحات الانس در ذیل شرح حال خواجه علی رامیتنی از خلفاء خواجه عبدالخالق عجدوانی که نقشبندیان در کتب خود وی را بعنوان «حضرت عزیزان » یاد می کنند گوید: و ایشان را مقامات عالیه و کرامات ظاهره بسیار بوده و بصنعت بافندگی مشغول میبوده اند و این فقیر از بعضی اکابر چنین استماع دارد که اشارت بایشان است آنچه مولانا جلال الدین رومی قدس سره درغزلیات خود فرموده است : گرنه علم حال ... وفات خواجه علی رامیتنی بنص صاحب رشحات که در ضمن شرح حال فرزندوی خواجه ابراهیم آمده بسال 715 یا 721 هَ . ق . بوده است . (از فیه مافیه حواشی و تعلیقات ص 308). و رجوع به رامیتن در همین لغت نامه شود.