ترجمه مقاله

رام

لغت‌نامه دهخدا

رام . (اِخ ) دره ٔ رام . نام درّه ای است درهند. (آنندراج ) (از منتخب اللغات ) (انجمن آرا) (از برهان ) (از شعوری ج 2 ورق 10). نام دره ای است در هند لیکن دره ٔ رام گویند نه رام تنها. (رشیدی ). رام یا دره ٔ رام ناحیه ای بوده است بهند بر سر راه تانسیر و سلطان محمود غزنوی در لشکرکشی سال 402 هَ . ق .بهند تانسیر را گرفته است و بت جکرسوم را از آنجا بغزنین آورده اما قبل از وصول بدان شهر مردم در بیشه ها کمین گرفته اند و بسیاری از لشکریان او را کشته اند.(از تعلیقات دیوان عنصری چ دبیرسیاقی ) :
زان گرد نکونام که اندر دره ٔ رام
با پیل همان کرد که با گرگ بخواری .

فرخی .


ترجمه مقاله