ترجمه مقاله

راهداری

لغت‌نامه دهخدا

راهداری . (حامص مرکب ، اِ مرکب ) عمل راهدار. محافظت و نگاهبانی و پاسبانی راه .(ناظم الاطباء). شغل راهدار. (یادداشت مؤلف ). کار گمرکچی . (یادداشت مؤلف ). || (مالیات ...) مالیات راه . (فرهنگ نظام ). باج . (یادداشت مؤلف ). محصولی که راه داران از تجار و کاروانها در راه گیرند. (از آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از بهار عجم ). حق العبور.حق که برای عبور از راه گذارند. (یادداشت مؤلف ).
- وجوه راهداری ؛ باج و مالیات راه . عوارض راه . (تذکرةالملوک چ دبیرسیاقی ص 42).
|| گمرک . (یادداشت مؤلف ). راهدارخانه . باجگیران .
ترجمه مقاله