ترجمه مقاله

راهزنی

لغت‌نامه دهخدا

راهزنی . [ زَ ] (حامص مرکب ) عمل راهزن . دزدی و غارت و تاراج در راهها. (ناظم الاطباء). قطع طرق . (یادداشت مؤلف ) :
هر که درین راه منی میکند
برمن و تو راهزنی میکند.

نظامی .


|| سرودگویی . راه زدن . رجوع به راه درین معنی شود.
ترجمه مقاله