ترجمه مقاله

رأی داشتن

لغت‌نامه دهخدا

رأی داشتن . [ رَءْی ْ ت َ ] (مص مرکب ) رای داشتن . رجوع به رای داشتن شود. || در اصطلاح انتخابات ، داشتن عقاید و نظرهای موافق از اشخاص به سود انتخاب شدن خود بوکالت ویا سناتوری . برای انتخاب شدن طرفدار داشتن . پشتیبان داشتن . هواخواه داشتن . موافق داشتن . مؤید داشتن .
ترجمه مقاله