ترجمه مقاله

راین

لغت‌نامه دهخدا

راین . [ ی ِ ] (اِخ ) قصبه و مرکز بخش راین از شهرستان بم ،واقع در 75هزارگزی شمال باختری بم و 23هزارگزی باختر راه شوسه ٔ کرمان - بم . مختصات جغرافیایی این قصبه بدین شرح است : طول 57 درجه و 33 دقیقه و 42 ثانیه . عرض 29 درجه و 24 دقیقه و 35 ثانیه . بیشتر مردم راین آهنگرند و در ساختن ابزار آهنی مانند چاقو، قیچی ، قندشکن و جز آن مهارت دارند و گروهی نیز بکار کشاورزی و دامپروری مشغولند. از ادارات دولتی بخشداری ، پست وتلگراف ، نمایندگی فرهنگ و دارایی و آمار و پاسگاه ژاندارمری دارد. این قصبه دو باب دبستان و در حدود 65باب مغازه و 3000 تن جمعیت دارد و هوای آن سردسیر است و آب آن از دو رشته قنات تأمین میشود. محصول عمده ٔ قصبه غلات ، لبنیات ، پنبه و انواع میوه هاست . راه فرعی راین در 23هزارگزی در محلی بنام نی بید از شوسه ٔ بم به کرمان منشعب میشود و پس از گذشتن از یک گردنه ٔ خاکی به راین میرسد و سپس به ساردوئیه از شهرستان جیرفت منتهی میگردد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
ترجمه مقاله