رایگا
لغتنامه دهخدا
رایگا. (اِ) رایکا. ریکا. مطلق معشوق که اهل طبرستان ریگا گویند. (رشیدی ) :
رایگا روی نموده ست و غلطافتادی
باش تادر طلب پویه جهان پیمایی .
شاید مبدل یا مصحف رایکا باشد. رجوع به رایکا شود.
رایگا روی نموده ست و غلطافتادی
باش تادر طلب پویه جهان پیمایی .
مولوی (از رشیدی ).
شاید مبدل یا مصحف رایکا باشد. رجوع به رایکا شود.