ترجمه مقاله

ربة

لغت‌نامه دهخدا

ربة. [ رُب ْ ب َ ] (ع اِمص ) فراخی زندگانی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). فراخی عیش . (ناظم الاطباء). || (اِ) شیره ، و آن اخص است از رُب ّ. ج ، رِباب . || نام جمادی الاَّخرة. || نام ذوالقعده . (منتهی الارب ). || (اِخ ) دو بت است عرب را. (یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به بت شود.
ترجمه مقاله