ترجمه مقاله

ربن

لغت‌نامه دهخدا

ربن . [ رَ ب َ ] (اِخ ) یا ربن طبری ، سهل . ذبیح اﷲ صفا گوید: قفطی او را از یهودیان طبرستان دانسته و گفته است که ربن و ربین و راب از نامهای مقدمان شریعت یهودی است ، لیکن می دانیم که ربن کلمه ٔ سریانی و بمعنی استاد، استاد ما، و استاد بزرگ بوده و معمولاً برای نامیدن فضلای بزرگ نصرانی که با زبان و ادب سریانی سر و کار داشته و یا خود از مشاهیر علمای سریانی بوده اند بکار میرفته است و ربن نیز چون در علم شریعت یهود تخصصی داشته بدین اسم خوانده شده است . نام وی سهل بوده و در اوایل قرن سوم هجری می زیسته است . (از تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی ص 60). جلال الدین تهرانی گوید: ربن یهودی منجم و طبیب مازندرانی است که در علم نجوم و ریاضیات و طب ماهر بوده است و چندین کتاب حکمت را نقل و ترجمه نموده است و پسرش علی بن ربن طبیب معروف است که به سرمن رأی مسکن گرفته است و ابوبکر محمدبن زکریای رازی طبیب معروف اسلام را شاگرد علی بن ربن نام برده اند گرچه محقق نیست . ربن درعلم شریعت یهود نیز تخصصی داشته از این رو وی را ربن نامیدند چه ربن و ربین بر علما و بزرگان مذهبی یهود اطلاق میشود، و ربان نیز میگویند. ربن طبری مجسطی را خود ترجمه نموده و در ترجمه ٔ خود فصول بخصوص در اشعه و کیفیت آن و مطارح شعاع آورده است که در سایر ترجمه ها نبوده بطوری که از قول ابومعشر نقل میکنند مترجمین مجسطی این فصل را که مطارح باشد اهمال نموده اند و تنها ربن نقل کرده است . (از گاهنامه ٔ جلال الدین تهرانی ). و رجوع به تتمه ٔ صوان الحکمة ص 9 و تاریخ الحکمای قفطی ص 128 و 155 و عیون الانباء ج 1 ص 308 و 309 شود.
ترجمه مقاله