ترجمه مقاله

رثیم

لغت‌نامه دهخدا

رثیم . [ رَ ] (ع ص ) شکسته بینی خون آلوده . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). بینی شکسته ٔ خون آلوده . (از اقرب الموارد). || شکسته ٔخون آلود از هر چیزی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله