ترجمه مقاله

رخوة

لغت‌نامه دهخدا

رخوة. [ رِخ ْ وَ ] (ع اِمص ) سستی و نرمی . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || (ص ) مؤنث رِخْو. نرم وسست از هر چیزی . (ناظم الاطباء). مؤنث رِخْو. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به رَخْوة شود.
- حروف رخوة ؛ سیزده حرف است بدین تفصیل : «خس »، «حظ»، «شص »، «هز»، «ضغث »، «فذ». (ناظم الاطباء). حروف رخوه سیزده است و آن چندی از حروف تهجی است که به نرمی از زبان برآیند یجمعها: خس ، حظ، شص ، هز، ضغث ، فذ. (آنندراج ) (منتهی الارب ). حروف رخوة سیزده حرف است : ث ،ح ، خ ، ذ، ز، س ، ش ، ص ، ض ، ظ، غ ، ف ، ه . (غیاث اللغات ). رجوع به رخوه شود.
ترجمه مقاله