ترجمه مقاله

رخی

لغت‌نامه دهخدا

رخی . [ رُخ ْ خی ] (اِخ ) ابوموسی هارون بن عبدالصمد... رخی نیشابوری . وی از یحیی بن یحیی و جزاو خبر شنید و ابوحامدبن الشرقی از او روایت دارد. رُخّی بسال 285 هَ . ق . درگذشت . (از لباب الانساب ).
ترجمه مقاله