ترجمه مقاله

رخیدن

لغت‌نامه دهخدا

رخیدن . [ رَ دَ ] (مص ) نفس کشیدن و نفس زدن بواسطه ٔ برداشتن و کشیدن بار گران و یا مشقت دیگر. (ناظم الاطباء) (برهان ) (فرهنگ جهانگیری ). به معنی نفس زدن باشد برای حمل بار گران . (غیاث اللغات ) (از آنندراج ). نفس تند زدن از دویدن و بار داشتن . (از فرهنگ رشیدی ) (غیاث اللغات ) (از شعوری ج 2 ص 12): اَنْح ، اُنوح ؛ رخیدن و دم برآوردن از مرض دمه و تاسه وجز آن . طَحیر؛ رخیدن . سخت دم زدن . نَحْم ، نَحیم ، نَحَمان ؛ رخیدن . (منتهی الارب ). و رجوع به رخنده شود.
ترجمه مقاله