رخ زردی
لغتنامه دهخدا
رخ زردی . [ رُ زَ ] (حامص مرکب ) صفت رخ زرد. حالت رخ زرد. زردرویی . روی زردی . زردرو بودن . زردرخ بودن :
دل سیاهی دهند و رخ زردی
بهل این سرخ و سبز [ شراب و بنگ ] اگر مردی .
و رجوع به رخ زرد و روی زرد و زردرویی شود.
دل سیاهی دهند و رخ زردی
بهل این سرخ و سبز [ شراب و بنگ ] اگر مردی .
اوحدی .
و رجوع به رخ زرد و روی زرد و زردرویی شود.