ترجمه مقاله

رخ گیره

لغت‌نامه دهخدا

رخ گیره . [ رَ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) به معنی رخ فروز است که دستینه باشد که آنرا چهارتو مانند ریسمان تابیده باشند. (برهان ) (از ناظم الاطباء). دست اورنجی که چهارتو تافته باشند و پیچیده نیز گفته اند. (آنندراج ) (از انجمن آرا) (رشیدی ). دست ابرنجنی که پیچیده نیز گویند و برخی بی بضاعتان از نقره هم می سازند. (از شعوری ج 2 ص 26).
ترجمه مقاله