ردادیلغتنامه دهخداردادی . [ رَدْ دا ] (حامص ) عمل رداد. جبر و رد عظام . به جای بازبردن اندامهاکه از جای خویش بیرون آید. جا انداختن . شکسته بندی . (یادداشت مؤلف ). رجوع به رَدّاد و شکسته بندی شود.