ترجمه مقاله

رزلانسر

لغت‌نامه دهخدا

رزلانسر. [ رَ س َ ] (اِخ ) دهی از دهستان بیلوار بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان . سکنه ٔ آن 300 تن . آب آنجا از قنات و چشمه . محصولات عمده ٔ آن غلات و حبوب . صنایع دستی زنان قالیچه و گلیم و جاجیم بافی می باشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
ترجمه مقاله