ترجمه مقاله

رزمة

لغت‌نامه دهخدا

رزمة. [ رَ م َ ] (ع اِ) یک بار خوردن . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). || یک بار در روز خوردن مانند وجبة. (از اقرب الموارد). اکل الرزمة؛ در روز یک بار طعام خوردن . (ناظم الاطباء). مؤلف نشوء اللغة تحت عنوان «اجتماع القلب و الابدال فی الکلمة الواحدة او اجتماع قلبین فیها او ابدالین فیها» آرد: الوجبة و البزمة و الازمة و الرزمة و الوجمة و الوزمة و هی الاکلة الواحدة فی الیوم . (نشوء اللغة ص 20). و رجوع به مترادفات کلمه شود. || پرونده : الترزیم ؛ پرونده ای کردن جامه ها. (یادداشت مؤلف ). || رِزْمَة در هر دو معنی . ج ، رَزَم ، رَزِم . (ناظم الاطباء). پشتواره ٔ جامه . (منتهی الارب ) (آنندراج ). پشتواره . (دهار). رجوع به رِزْمَة شود. || ضرب شدید. (منتهی الارب ) (آنندراج ). رجوع به رِزْمَة شود.
ترجمه مقاله