ترجمه مقاله

رستمین

لغت‌نامه دهخدا

رستمین . [ رُ ت َ ] (اِ) گیاهی که تازه روییده باشد. (ناظم الاطباء) (از شعوری ج 2 ورق 25) :
خورد رستمین از زمین آب و خاک
کند همچو خود هرچه را خورد پاک .

اسدی (از شعوری ).


رجوع به رستنین و رستنی شود.
ترجمه مقاله