ترجمه مقاله

رسته

لغت‌نامه دهخدا

رسته . [ رِ ت َ / ت ِ ] (ن مف ) ریسیده . (فرهنگ رشیدی ). ریسیده و رِسته شده . (ناظم الاطباء). رشته شده ، و مخفف آن رسه است بمعنی ریسیده و تابیده . (لغت محلی شوشتر، نسخه ٔ خطی کتابخانه ٔ مؤلف ). صیغه ٔ اسم مفعول از ریسیدن که اهل هند کاتنا گویند. (غیاث اللغات ).
ترجمه مقاله