ترجمه مقاله

رسیدگی

لغت‌نامه دهخدا

رسیدگی . [ رَ / رِ دَ / دِ ] (حامص ) چگونگی رسیده . || درآمدن به حالت نضج و پختگی و بلوغ و کمال . (ناظم الاطباء). نضج . پختگی . چگونگی و حالت پختن میوه . مقابل کالی . مقابل نارسی . مقابل نارسیدگی . (یادداشت مؤلف ). به حالت نضج و پختگی درآمدن میوه . (فرهنگ فارسی معین ): مَجَج ؛ رسیدگی انگور و پختگی آن . (منتهی الارب ) : مردی به درگاه آمده اسبی برهنه آورده و می گوید که به کشت خویش اندر بگرفته ام . پرسید که جو بود یا گندم ؟ گفت : جو. بفرمود تا خداوند اسب را بیاوردند و چندانکه قیمت جو بود به وقت رسیدگی تاوان بسته و به خداوند زمین داد. (نوروزنامه ). || بلوغ . کمال . (فرهنگ فارسی معین ) (از یادداشت مؤلف ). رشد. تمییز. خردمندی . تکامل . کِبَر. مقابل نارسیدگی . (یادداشت مؤلف ) : و از پس طواحن چهار دندان دیگر است دو زبر و دو زیر از هر سوی یکی ، و آنرا خِرَد دندان گویند و خرد دندان ازبهر آن گویند که از پس رسیدگی برآید. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). و نبض کودک چون به حد رسیدگی نزدیک رسد عظیم تر از نبض رسیدگان باشد. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). عمر مردم بر چهار بخش است یک بخش روزگار پروردن و بالیدن و فزودن است و این کمابیش پانزده شانزده سال باشد. دوم روزگار رسیدگی است و تازگی و این تا مدت سی سال باشد. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). فزراء؛ زن نزدیک رسیدگی رسیده . فلهد؛ کودک نزدیک به رسیدگی رسیده . (منتهی الارب ). || مواظبت و سرپرستی در اجرا و انجام دادن کاری . (از ناظم الاطباء). مراقبت . مواظبت . (یادداشت مؤلف ). مراقبت در اجرای امری . مواظبت . (از فرهنگ فارسی معین ). توجه و عمل . (فرهنگ نظام ). || تحقیق . تفتیش . (از فرهنگ نظام ) (یادداشت مؤلف ). فحص . تفحص . پژوهش . وارسی . بررسی . (از یادداشت مؤلف ). تحقیق . تحقیقات . (از لغات فرهنگستان ). تحقیق . بررسی . تفحص . در اصطلاح قضایی ، بررسی گفته های طرفین ، و آن شامل سه مرحله است : 1- رسیدگی بدایت (رسیدگی بدوی یا ابتدایی )، رسیدگی نخستین . 2- رسیدگی استینافی ، رسیدگی پژوهشی . 3- رسیدگی تمیزی ، رسیدگی فرجامی . (فرهنگ فارسی معین ).
- رسیدگی فرجامی ؛رسیدگی تمیزی . (لغات فرهنگستان ).
- رسیدگی نخستین ؛ رسیدگی بدایت . (لغات فرهنگستان ).
|| بازدید حساب برای اطمینان از درستی آن . (لغات فرهنگستان ).
ترجمه مقاله