ترجمه مقاله

رضو

لغت‌نامه دهخدا

رضو. [ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان رودخانه ٔ بخش میناب شهرستان بندرعباس . سکنه ٔ آن 800 تن . آب آن از رودخانه . محصول عمده ٔ آنجا خرما. مزارع بله ، کرت ، ده بریگان ، چرمان جزء این ده است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
ترجمه مقاله