ترجمه مقاله

رعایة

لغت‌نامه دهخدا

رعایة. [ رِ ی َ ] (ع مص ) یا رعایت . چریدن ستور. || چرانیدن ستور. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || چرانیدن . (یادداشت مؤلف ). || پاسبانی و پاس رعیت داشتن امیر. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). نگاه داشتن امیر رعیت را. (دهار) (تاج المصادربیهقی ). رجوع به رعایت شود. || حرمت کسی را نگاه داشتن . (از منتهی الارب ) (تاج المصادر بیهقی ) (از دهار) (از اقرب الموارد). رجوع به رعایت شود. || حفظ کردن . گویند: «هو ارعی للعهد». (از اقرب الموارد). || نگه داشتن . (مصادر اللغه ٔ زوزنی ). نگهداشت چیزی کردن . (از آنندراج ) (غیاث اللغات از صراح اللغة و منتخب اللغات ). رجوع به رعایت شود. || به ستاره نگریستن و مراقبت کردن آن . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله