ترجمه مقاله

رعوی

لغت‌نامه دهخدا

رعوی . [ رَ وا ] (ع اِمص ) رِعوی ̍. پرداخت از جهل و بدی و بازایستادن از آن . (ازاقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). رجوع به رَعوَة و رَعْوْ شود. || حفاظت و نگاهداری . (ناظم الاطباء). || نگاهداشت . اسم است از رعی و رعایة، به معنی نگاه داشتن حق کسی را. (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله