ترجمه مقاله

رغد

لغت‌نامه دهخدا

رغد.[ رَ ] (ع مص ) یا رَغَد. فراخ شدن زندگانی و نرم و راحت گردیدن آن . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). بسیارنعمت شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (مصادر اللغه ٔ زوزنی ). فراخ نعمت شدن . (دهار). فراخ عیش شدن . (ترجمان جرجانی چ دبیرسیاقی ص 52) (دهار). فراخی عیش . (دهار).
ترجمه مقاله