ترجمه مقاله

رفاء

لغت‌نامه دهخدا

رفاء. [ رِ ] (ع مص ) آرام دادن کسی را. (منتهی الارب ) (آنندراج ). مصدر است به معنی مرافاة. (ناظم الاطباء). || صلح کردن میان کسان و نیکو نمودن . (منتهی الارب ) (از آنندراج ). || سازوار آمدن . (منتهی الارب ). باکسی موافقت کردن . (دهار). || برچسبان شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || کف شیر گرفتن و برچفسان شدن . (منتهی الارب ). || رفو کردن . (مهذب الاسماء).
ترجمه مقاله