ترجمه مقاله

رقاقة

لغت‌نامه دهخدا

رقاقة. [ رُ ق َ ] (ع اِ) یکی رُقاق . (منتهی الارب ) (آنندراج ). نان تنک . ج ، رقاق . (منتهی الارب ). یک نان تنک . یک لواش . ج ، رُقاق . (یادداشت مؤلف ). یکی رقاق به معنی نان نازک . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله