ترجمه مقاله

رقاق

لغت‌نامه دهخدا

رقاق . [ رَ ] (ع اِ)بیابان . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). صحرا. (اقرب الموارد). || زمین هموار و پست که روی آن نرم و زیر آن سخت باشد یا زمین که آب آن فرورفته باشد یا زمین نرم و فراخ . (از اقرب الموارد) (آنندراج ) (منتهی الارب ). زمین نرم بی ریگ . (مهذب الاسماء). || (ص ) یوم رقاق ؛ روز گرم . (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله